بلاگری کودکان از منظر مسائل اقتصادی و حقوقی
شیوا مهدی پور/پیام سهند
شبکههای اجتماعی بهعنوان بخش جداییناپذیر زندگی روزمره در عصر حاضر، مرزهای سنتی کاربری را دگرگون کردهاند، بهگونهای که امروزه کودکان و نوجوانان بهعنوان بخش قابلتوجهی از کاربران فعال در فضای مجازی حضور دارند. این تغییر، چالشهای جدیدی را در حوزههای حقوقی، فقهی و اقتصادی ایجاد کرده است، بهویژه هنگامی که پای اشتغال و درآمدزایی این گروههای سنی در مشاغل مجازی مانند بلاگری به میان میآید.
بلاگری بهعنوان یک شغل نوین، دربرگیرنده انواع عقود فقهی از جمله جعاله، بیع، وکالت و اجاره است و ماهیت آن بسته به نوع فعالیت (تولید محتوا، تبلیغات یا واسطهگری) متفاوت است. با این حال، چالش اصلی زمانی ظهور میکند که کاربران نابالغ (کودکان و نوجوانان) بهعنوان بلاگر وارد عرصههای اقتصادی میشوند. از منظر فقهی و حقوقی، معاملات افراد نابالغ بهدلیل عدم بلوغ شرعی و محجوریت، معمولاً غیرنافذ تلقی میشوند، مگر در مواردی مانند خرده معاملات کم بها؛ اما فعالیتهای اقتصادی گستردهتر، مانند بلاگری، نیازمند راهکارهای شرعی و قانونی برای اعتباربخشی به عملکرد این افراد است.
در این راستا، دو راهکار اصلی ارائه شده است که پذیرش هر یک راهی جهت حل چالش های ذکر شده در حوزه بلاگری در سنین خاص می باشد.
پذیرش شرط رشد: اگر فرد نابالغ از رشد فکری و توانایی مدیریت مالی برخوردار باشد، میتوان معاملات او را صحیح و نافذ دانست. این دیدگاه مبتنی بر توانمندی فرد در اداره امور مالی خود بدون اسراف و تبذیر است و اعتبار بخشی بر عملکرد افراد دارای قوه تشخیصی عاقلانه است.
اخذ اذن ولی یا قیم قانونی: بر اساس این دیدگاه، فعالیتهای اقتصادی افراد نابالغ تنها با اجازه ولی یا قیم شرعی و قانونی معتبر خواهد بود. این رویکرد با استناد به اجماع فقها و قوانین مدنی، از مصالح مالی کودک یا نوجوان حمایت میکند.
اتخاذ هر یک از این راهکارها نیازمند خلاقیت در مواجهه با واقعیت موضوع، مستندات بیشتر در اثبات و تحلیل مساله، ایدهپردازی در پیشنهاد راهکارهای ممکن و قانونی و در نهایت اجرایی شدن تمام این مراتب را بوجود آورده و محقق میسازد. در نهایت، با توجه به گسترش روزافزون حضور کودکان و نوجوانان در عرصههای اقتصادی دیجیتال، ضروری است سازوکارهای فقهی و حقوقی بهگونهای طراحی شوند که هم از حقوق این افراد حمایت کنند و هم امکان بهرهمندی آنها از فرصتهای شغلی نوین را فراهم آورند. این امر مستلزم همکاری نهادهای تقنینی، فقها و متخصصان حوزه فناوری برای تدوین قوانین متناسب با نیازهای جامعه امروز است.