آشنایی با هوش مصنوعی
مقدمه
احتمالاً ترکیب کلمه «هوش مصنوعی» شما را یاد رباتهای هوشمند میاندازد. ماشینهای متفکری که قدرت تصمیمگیری دارند و به تدریج قرار است جای انسانها را در انجام یکسری از امور عادی زندگی بگیرند.
گرچه این تصور تا حد بسیار زیادی زاییده فیلمهای سرگرم کننده و کارتونهایی است که برای بچهها ساخته میشود، اما چندان هم غلط و بی ربط نیست. البته همۀ تعریفی که از هوش مصنوعی وجود دارد در رباتهای هوشمند خلاصه نمیشود و این موضوع بسیار فراتر از رباتهای تصمیم گیرنده است.
دهههای آغازین سده بیستم میلادی و دوران پیشرفت شگرف صنعتی، همراه با تولید خودرو بود که انقلاب همه جانبۀ این درترابری، افزایش شتاب جابجایی و صدها کار و پیشه جدید دررشتهها بازرگانی به وجود آورده است.
به نظر میرسد که سمبل دوران فرا صنعتی و نماد فرآوردههای بیهمتای قرن آینده«هوش مصنوعی» است. امروزه موضوع هوش مصنوعی داغترین بحث میان کارشناسان دانش رایانه و اطلاعات و دیگر دانشمندان و تصمیمگیرندگان است. در سراسرتاریخ تا به امروز انسان از جنبۀ تن و روان، مرکز و محور بحثها و پژوهشها بوده است. ولی اکنون موجودی با رتبهای پائینتر، بیجان و ساختگی میخواهد جانشین او شود، امری که بدون شک میتوان ادعا نمود بیشتر انسانها با آن مخالفند.
هوش مصنوعی چنانچه به هدفهای والای خود برسد، جهشبزرگی در راه دستیابی بشر به رفاه بیشتر و حتی ثروت افزونترخواهد بود. هم اکنون نمونههای خوب و پذیرفتن از هوش مصنوعی در دنیای واقعی ما به کار افتاده است. چنین دستاوردهایی، صرف منابع لازم در آینده را همچنان توجیه خواهد کرد.
از سوی دیگر، منتقدین هوش مصنوعی چنین استدلال میکنندکه صرف زمان و منابع ارزشمند دیگر در راه ساخت فراوردهای که پر از نقص و کاستی و دستآوردهای مثبت اندکی است، مایۀ بدنام کردن و زیر پا گذاشتن توانمندیها و هوشمندیهای انسان میباشد. تلخترین انتقادها بر این باور است که هوشمصنوعی، توهین آشکار به گوهر طبیعت و نقش انسان است.
هوش مصنوعی چیست؟
هوش مصنوعی چیست به زبان ساده یعنی تلاش برای شبیه سازی فرآیندهای هوش انسانی در پردازنده یا همان مغز ماشینها. این علم در صدد آن است که اولاً دریابد که انسان چطور با مغز خود فکر میکند، سپس تلاش کند تا این پروسه را در مغز رباتها یا ماشینها پیاده سازی کند.
تلاش در راه برخوردار نمودن رایانه از تواناییهای شناخت و تقلید جنبههای هوشی انسان از دهه 1950 میلادی آغاز شده است. در سال 1956 میلادی، گروهی از دانشمندان از جمله ماروینمینسکی از دانشگاه فنی ماساچوست، کلود شانن ازآزمایشگاه نامدار بل و جان مککارتی از دانشگاه دارتموت همایشی در دارت موت کانادا برگزار نمودند تا در اینزمینه به گفتگو بپردازند. جان مک کارتی دانشیار کرسی ریاضی دانشگاه و میزبان همایش، عنوان هوش مصنوعی را بر این نشست نهاد. از آن زمان تاکنون میان دانشمندان و خبرگان آگاه همچنان بحث در مفهوم هوش مصنوعی جریان دارد.
هوش مصنوعی را کوششهایی تعریف میکنند که در پی ساختن نظامهای رایانهای (سختافزار و نرمافزار) است که رفتاری انسانوار داشته باشند. چنین نظامهایی توان یادگیری زبانهای طبیعی، انجام وظیفههای انسانی به صورت آدمواره (ربات) و رقابت با خبرگی و توان تصمیمگیری انسان را دارند.
یک سیستم هوش مصنوعی به راستی نه مصنوعی و نه هوشمند است. بلکه دستگاهی است هدفگرا که مشکل را به روش مصنوعی حل میکند این سیستمها بر پایۀ دانش، تجربه و الگوهای استدلالی انسان به وجود آمدهاند.
سیستمهای هوش مصنوعی مانند کتاب یا دیگر آثار فکری انسان میباشند، تا زمانی که نوشته نشوند معلوماتی در خود ندارند. پس از آماده شدن نیز نمیتوانند چیزی تازه بسازند و یا راهحل نوینی ابداع کنند. سیستمهای هوشمند، تنها و تواناییهای کارشناسان را بالا میبرند و هرگز نمیتوانند جانشین آنها شوند. این سیستمها فاقد عقل سلیم هستند.
هوش مصنوعی و هوش انسانی
برای شناخت هوش مصنوعی شایسته است تا تفاوت آن را با هوشانسانی به خوبی بدانیم. مغز انسان از میلیاردها سلول یا رشته عصبی درست شده است و این سلولها به صورت پیچیدهای به یکدیگر متصلاند. شبیهسازی مغز انسان میتواند از طریق سختافزار یا نرمافزار انجام گیرد. تحقیقات اولیه نشان داده است شبیهسازی مغز، کاری مکانیکی و ساده میباشد. برای مثال، یک کرم دارای چند شبکۀ عصبیاست. یک حشره حدود یک میلیون رشتۀ عصبی دارد و مغز انسان از هزار میلیارد رشتۀ عصبی درست شده است. با تمرکز و اتصال رشتههایعصبی مصنوعی میتوان واحد هوش مصنوعی را درست کرد.
هوش انسانی بسیار پیچیدهتر و گستردهتر از سیستمهای رایانهایاست و توانمندیهای برجستهای مانند: استدلال، رفتار، مقایسه، آفرینش و بهکار بستن مفهومها را دارد.
هوش انسانی توان ایجاد ارتباط میان موضوعها و قیاس و نمونه سازیهای تازه را دارد. انسان همواره قانونهای تازهای میسازد و یا قانون پیشین را در موارد تازه به کار میگیرد. توانایی بشر در ایجاد مفهومهای گوناگون در دنیای پیرامون خود، از ویژگیهای دیگر اوست. مفهومهای گستردهای همچون روابط علت و معلولی، زمان و یا مفهومهای سادهتری مانند گزینش وعدههای خوراک (صبحانه، ناهار وشام) را انسان ایجاد کرده است. اندیشیدن در این مفهومها و به کاربستنآنها، ویژۀ رفتار هوشمندانه انسان است.
هوش مصنوعی در پی ساخت دستگاههایی است که بتوانند توانمندیهای یاد شده (استدلال، رفتار، مقایسه و مفهومآفرینی) را از خود بروز دهند. آنچه تاکنون ساخته شده نتوانسته است خود را به این پایه برساند، هر چند سودمندیهای فراوانی به بار آورده است.
نکته آخر اینکه، یکی از علل رویارویی با مقولۀ هوش مصنوعی، ناشی از نامگذاری نامناسب آن میباشد. چنانچه جان مککارتی در سال1956 میلادی آن را چیزی مانند «برنامهریزی پیشرفته» نامیده بود شاید جنگ و جدلی در پیرامون آن رخ نمیداد.
انواع هوش مصنوعی
انواع هوش مصنوعی شامل موارد زیر میشود:
ماشینهای واکنشی
حافظه محدود
نظریه ذهن
خودآگاهی
هوش مصنوعی
هوش عمومی مصنوعی
ابر هوش مصنوعی
ماشینهای واکنشی
این نوع ماشینهای هوش مصنوعی را میتوان ابتداییترین نوع آنها دانست. ماشینهای واکنشی نمیتوانند در زمان حال تصمیمگیری کنند و حافظهای برای به خاطر سپردن اطلاعات ندارند. این ماشینها فقط میتوانند وظایف مختلفی که به آنها سپرده شده است را پیش ببرند. ماشینهای واکنشی نمیتوانند برای تصمیمگیری به مسائلی که به آنها آموزش داده شده است تکیه کنند.
حافظۀ محدود
نمونۀ این مدل را میتوانید در ماشینهای خودران که این روزها اخبار بسیاری را به خود اختصاصی دادهاند ببینید. این ماشینها میتوانند اطلاعات و دانشی را که به دست آورده اند یا به آنها آموزش داده شده است را به کار بگیرد البته این حافظه به صورت محدود است اما قادر است تا حدودی اطلاعات را تجزیه و تحلیل نماید.
نظریۀ ذهن
این نظریه به بررسی و سنجش افکار میپردازد. انواع هوش مصنوعی که این قابلیت را دارند که حالات مختلف ذهنی را به افراد نسبت دهند و از آن برای پیشبینی رفتار افراد استفاده میکنند و میتوان این نوع هوش مصنوعی را نوعی ماشین برای ذهنخوانی تصور کرد.
هوش مصنوعی خودآگاه
این هوش مصنوعی در واقع پیچیدهترین نوع هوش مصنوعی میباشد و میتواند کارهای پیچیدهتری را انجام دهد. شبیهسازی ذهن انسان در این هوش مصنوعی به بالاترین نوع خود رسیده است و این نوع از هوشهای مصنوعی میتوانند احساسات دیگران را درک کند و بفهمند در چه سطحی قرار دارد و بر این اساس خلاقیت و همدلی از خود بروز دهند.
شاخههای هوش مصنوعی
هوش مصنوعی به تعدادی میدانهای فرعی تقسیم شده است و سعیدارد تا سیستمها و روشهایی را ایجاد کند که به طور تقلیدی مانند هوش و منطق تصمیمگیرندگان عمل نماید.
سه شاخۀ اصلی هوش مصنوعی عبارتند از: سیستمهایخبره، آدموارهها و پردازش زبان طبیعی.
سیستمهای خبره
سیستمهای خبره، برنامههای کامیپوتری هوشمندی هستند که دانش و روشهای استنباط و استنتاج را به کار میگیرند تا مسائلی را حل کنند که برای حل آنها به مهارت انسانی نیاز است.
سیستمهای خبره کاربر را قادر به مشاوره با سیستمهای کامپیوتری در مورد یک مسئله و یافتن دلایل بروز مسئله و راهحلهای آن میکند. در این حالات مجموعۀ سختافزار و نرمافزار تشکیل دهندۀ سیستم خبره، مانند فرد خبره اقدام به طرح سئوالات مختلف و دریافت پاسخهای کاربر، مراجعه به پایگاه دانش (تجربیات قبلی) و استفاده از یک روش منطقی برای نتیجهگیری و نهایتاً ارائۀ راهحل مینماید. همچنین سیستم خبره قادر به شرح مراحل نتیجهگیری خود تا رسیدن بههدف (چگونگی نتیجهگیری) و دلیل مطرح شدن یک سئوال اجرایی (روش حرکت تا رسیدن به هدف) خواهد بود.
سیستمهای خبره برخلاف سیستمهای اطلاعاتی که بر روی دادهها[1] عمل میکنند، بر دانش[2] متمرکز شده است. همچنین دریک فرآیند نتیجهگیری، قادر به استفاده از انواع مختلف دادههای عددی، نمادی و مقایسهای میباشند. یکی دیگر ازمشخصات این سیستمها استفاده از روشهای ابتکاری به جایروشهای الگوریتمی میباشد. این توانایی باعث قرار گرفتن محدودۀ وسیعی از کاربردها در برد عملیاتی سیستمهای خبره میشود. فرآیند نتیجهگیری در سیستمهای خبره بر روشهای استقرایی و قیاسی پایهگذاریشده است. از طرف دیگر این سیستمها میتوانند دلایل خود در رسیدن به یک نتیجهگیری خاص و یا جهت و مسیر حرکت خود به سوی هدف را شرح دهند. با توجه به توانایی این سیستمها در کار در شرایط فقداناطلاعات کامل و یا درجات مختلف اطمینان در پاسخ به سئوالات مطرحشده، سیستمهای خبره نماد مناسبی برای کار در شرایط عدم اطمینان و یا محیطهای چند وجهی میباشند.
مزایای سیستمهای خبره
مزایای سیستمهای خبره را میتوان به صورت زیر دستهبندی کرد:
1-افزایش قابلیت دسترسی: تجربیات بسیاری از طریق کامپیوتر در اختیار قرار میگیرد و به طور سادهتر میتوان گفت یک سیستم خبره، تولید انبوه تجربیات است.
2-کاهشهزینه: هزینۀکسب تجربه برای کاربر به طور زیادی کاهش مییابد.
3-کاهش خطر: سیستم خبره میتواند در محیطهایی که ممکن است برای انسان سخت و خطرناک باشد نیز به کار رود.
4-دائمی بودن: سیستمهای خبره دائمی و پایدار هستند. به عبارتی مانند انسانها نمیمیرند و فناناپذیرند.
5-تجربیات چندگانه: یک سیستم خبره میتواند مجموع تجربیات وآگاهیهای چندین فرد خبره باشد.
6-افزایش قابلیت اطمینان: سیستمهای خبره هیچ وقت خسته و بیمار نمیشوند، اعتصاب نمیکنند و یا علیه مدیرشان توطئه نمیکنند، درصورتی که اغلب در افراد خبره چنین حالاتی پدید میآید.
7-قدرت تبیین: یک سیستم خبره میتواند مسیر و مراحل استدلالی منتهی شده به نتیجهگیری را تشریح نماید. اما افراد خبره اغلب اوقات به دلایل مختلف (خستگی، عدم تمایل و…) نمیتوانند این عمل را در زمانهای تصمیمگیری انجام دهند. این قابلیت، اطمینان شما را در مورد صحیح بودن تصمیمگیری افزایش میدهد.
8-پاسخدهیسریع: سیستمهایخبره، سریع و دراسرع وقت جواب میدهند.
9-پاسخدهی در همۀ حالات: در مواقع اضطراری و مورد نیاز، ممکن است یک فرد خبره به خاطر فشار روحی و یا عوامل دیگر، صحیح تصمیمگیری نکند ولی سیستم خبره این معایب را ندارد.
10-پایگاه تجربه: سیستم خبره میتواند همانند یک پایگاه تجربه عمل کند و انبوهی از تجربیات را در دسترس قرار دهد.
11-آموزش کاربر: سیستم خبره میتواند همانند یک خودآموز هوش عمل کند. بدین صورت که مثالهایی را به سیستم خبره میدهند و روش استدلال سیستم را از آن میخواهند.
12-سهولت انتقال دانش: یکی از مهمترین مزایای سیستم خبره، سهولت انتقال آن به مکانهای جغرافیایی گوناگون است. این امر برای توسعۀ کشورهاییکه استطاعت خرید دانش متخصصانرا ندارند، مهماست.
آدموارهها
کلمۀ آدمواره (ربات) بعد از به صحنه درآمدن یک نمایش در سال1920 میلادی در فرانسه متداول و مشهور گردید. در این نمایش که اثر«کارل کپک» بود، موجودات مصنوعی شبیه انسان، وابستگی شدیدی نسبت به اربابان خویش از خود نشان میدادند. این موجودات مصنوعیشبیه انسان در آن نمایش، آدمواره نام داشتند.
در حال حاضر آدموارههایی را که در شاخههای مختلف صنایع مورد استفاده میباشند، میتوان به عنوان «ماشینهای مدرن، خودکار، قابل هدایت و برنامهریزی» تعریف کرد. این آدموارهها قادرند در محلهای متفاوت خطوط تولید، به طور خودکار، وظایف گوناگون تولیدی را تحت یک برنامۀ از پیش نوشته شده انجام دهند. گاهی ممکن است یکآدمواره، جای اپراتور را در خط تولید بگیرد و زمانی این امکان هم وجود دارد که یک کار مشکل و یا خطرناک به عهدۀ آدمواره واگذار شود. همانطور که یک آدمواره میتواند به صورت منفرد یا مستقل به کار بپردازد، این احتمال نیز وجود دارد که چند آدمواره به صورت جمعی و به شکل رایانهای در خط تولید به کار گرفته شوند.
آدموارهها عموماً دارای ابزار و آلاتی هستند که به وسیلۀ آنها میتوانند شرایط محیط را دریابند. این آلات و ابزار «حس کننده» نام دارند، آدموارهها میتوانند در چارچوب برنامۀ اصلی خود، برنامههایجدید عملیاتی تولید نمایند. این آدموارهها دارای سیستمهای کنترل و هدایت خودکار هستند.
آدموارههای صنایع علاوه بر این که دارای راندمان، سرعت، دقت وکیفیت بالای عملیاتی میباشند، از ویژگیهای زیر نیز برخوردارند:
1-بسیاری از عملیات طاقتفرسا و غیرقابل انجام توسط متصدیان را میتوانند انجام دهند.
2-آنها، برخلاف عامل انسانی یعنی متصدی خط تولید، قادر هستند سه شیفت به کار بپردازند و در این خصوص نه منع قانونی وجود دارد و نه محدودیتهای فیزیولوژیکی نیروی کار.
3-هزینههای مربوط به جلوگیری از آلودگی صوتی، تعدیل هوا و فراهم آوردن روشنایی لازم برای خط تولید، دیگر بر واحد تولید تحمیل نخواهد شد.
4-برای اضافه کاری این آدموارهها، هزینۀ اضافی پرداخت نمیشود. حق بیمه، حق مسکن و هزینۀ ایاب و ذهاب پرداخت نمیشود. احتیاج بهافزایش حقوق ندارند و هزینهای نیز از بابت بهداشت و درمان بر واحد تولیدی تحمیل نمیکنند.
ویژگیهای ذکر شده سبب میشوند که سهم هزینۀ کار مستقیم نیروی انسانی در هزینۀ محصولات تولیدی واحدهای تولیدی کاهش پیداکند.
اهداف هوش مصنوعی
اصلیترین هدف هوش مصنوعی این است که تا جایی که امکان دارد رفتارهای انسانی شبیهسازی شوند. مهمترین دغدغۀ دانشمندان این حوزه آن است که بدانند یک انسان هوشمند در موقعیتهای متفاوت چطور فکر میکند؟ سپس چطور تصمیم میگیرد؟ اگر همین دو سوال پاسخ داده شود، هوش انسانی قادر به خلق هوش مصنوعی و ماشینهای هوشمند واقعی خواهد بود. اما مشکل درست همین است که تشخیص شیوۀ اندیشیدن و تصمیمگیری انسان به طور واضح مشخص نیست.
همۀ رفتارهای انسان به هوشمند بودن او نسبت داده میشوند. این در حالی است که اگر یک حشره رفتاری عجیب و کاملاً منطقی نسبت به خطر یا گرسنگی از خود نشان دهد، این موضوع اصلاً به معنی هوشمند بودن او نیست. تفاوت در چیست؟
این موضوع را باید با یک مثال ساده شرح داد. زنبوری به اسم زنبور حفار وجود دارد. این زنبور وقتی با غذا به خانه باز میگردد، آن را جلوی در ورودی قرار میدهد. سپس به داخل لانه میرود تا مطمئن شود موجود مزاحمی در آنجا نیست. وقتی از این بابت مطمئن شد، بازگشته و غذا را به داخل لانه میبرد. شاید تا اینجای کار موضوع خیلی جذاب بوده و زنبور حفار هوشمند به نظر برسد. اما کافی است غذای او فقط چند سانتیمتر از جای اولی جا به جا شود. حالا زنبور بارها و بارها مسیر را باز میگردد و قادر به پیدا کردن غذا نیست. حتی ممکن است دیگر هرگز غذایی که فقط چند سانت از محل اولیه خود فاصله دارد را پیدا نکند.
دغدغۀ هوش مصنوعی درست همین است. انسان قادر است شرایط موقعیت جدید را به زودی تشخیص و خود را با آن تطبیق دهد. در حالیکه حیوانات از روی غریزه عمل میکنند و غریزه رشد و تطبیقی ندارد.
روانشناسان هوش انسان را با یک شاخص مشخص نمیکنند. بلکه با مجموعهای از تواناییها میسنجند که شامل موارد زیر میشود:
یادگیری: که به معنی آموختن با آزمون و خطاست.
استدلال: استدلال به معنای نتیجهگیری مناسب با موقعیت است.
حل مسئله: در هوش مصنوعی حل مسئله ممکن است به عنوان یک جستجوی سیستماتیک از طریق طیف وسیعی از اقدامات ممکن برای رسیدن به یک هدف یا راه حل از پیش تعریف شده مشخص شود.
ادراک: به معنی درک محیط با استفاده از اندامهای حسی مختلف. این درک میتواند با اندامهای واقعی یا مصنوعی باشد. یعنی محیط با این اندامها اسکن میشود و صحنه در روابط فضایی مختلف به اشیاء جداگانه تجزیه میشود. حالا ادراک وارد عمل میشود. در این وضعیت تجزیه و تحلیل با این واقعیت رو به رو میشود که یک شی ممکن است بسته به زاویهای که از آن مشاهده میشود، جهت و شدت نور در صحنه و میزان تضاد جسم با میدان اطراف، متفاوت به نظر برسد.
در حال حاضر میزان ادراک در ماشینهای مجهز به هوش مصنوعی تا آنجایی پیشرفت کرده که حسگرهای نوری برای شناسایی افراد و وسایل نقلیه اتوماتیک برای رانندگی با سرعت متوسط در جادههای باز توانمند شدهاند. یا اکنون ما روباتهایی داریم که برای پرسه زدن در ساختمانهایی که قوطیهای خالی نوشابه را جمعآوری میکنند، ساخته شدهاند.
زبان: زبان سیستمی از نشانههاست که بر اساس قرارداد معنا دارند. در این معنا، زبان نیازی به محدود شدن به کلام گفتاری ندارد. به عنوان مثال، علائم راهنمایی و رانندگی، یک زبان کوچک را تشکیل میدهند، این یک موضوع قراردادی است که در برخی کشورها به معنای «خطر پیش رو» است.
یکی از ویژگیهای مهم زبانهای انسانی بر خلاف صدای پرندگان و علائم راهنمایی و رانندگی، بهرهوری آنهاست. یک زبان کامل در مغز یک انسان میتواند انواع نامحدودی از جملات را فرموله کند. این در حالی است که هنوز ماشین مجهز به هوش مصنوعی وجود ندارد که چنین قدرتی داشته باشد.
پردازش زبانهای طبیعی[3]
پردازش زبانهای طبیعی به عنوان زیرمجموعهای از هوش مصنوعی، میتواند توصیهها و بیانات را با استفاده از زبانی که شما به طور طبیعی در مکالمات روزمره به کار میبرید، بفهمد و مورد پردازش قرار دهد. به طورکلی نحوۀ کار این شاخه از هوش مصنوعی این است که زبانهای طبیعی انسان را تقلید میکند. در این میان، پیچیدگی انسان از بعد روانشناسی بر روی ارتباط متعامل تاثیر میگذارد.
در پردازش زبانهای طبیعی، انسان و کامپیوتر ارتباطی کاملاً نزدیک با یکدیگر دارند. کامپیوتر از لحاظ روانی در مغز انسان جای داده میشود. بدین ترتیب یک سیستم خلاق شکل میگیرد که انسان نقش سازماندهندۀ اصلی آن را برعهده دارد. اگر چه هنوز موانع روانشناختی و زبانشناختی بسیاری بر سر راه سیستمهای محاورهای وجود دارد. اما چشماندازهای پیشرفت آنها یقیناً نویدبخش است. در حقیقت، توقعات یکسان از محاورۀ انسان- ماشین و محاورۀ انسان- انسان، معقول نیست.
بدین ترتیب سئوالاتی نظیر اینکه هوش مصنوعی چیست، تفاوت هوش مصنوعی و هوش طبیعی (انسانی) در چیست، شاخههای عمدۀ هوش مصنوعی کدامند؟ و نهایتاً جزای هوش مصنوعی مشخص شد. در بخش دوم، میتوان کاربردهای هوش مصنوعی در صنایع و مؤسساتتولیدی، به خصوص در زمینۀ سیستمهای خبره و آدموارهها را مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار داد.
کاربرد هوش مصنوعی در کسب و کارهای مختلف
بحث در خصوص هوش مصنوعی بسیار زیاد است. اما پرسش استراتژیک و مهم این است که کاربرد هوش مصنوعی در کسب و کارهای مختلف چیست؟ یعنی چطور میتوان از AI در بیزینس استفاده کرد؟ همچنین چه کسب و کارهایی پتانسیل بهرهگیری از هوش مصنوعی را دارند؟
هوش مصنوعی قرار است روی برنامههایی متمرکز باشد که در زمینۀ رشد دادن بیزینسها فعالیت میکنند. با پذیرش هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، شرکتها راههای نوآورانهای برای کمک به عملکرد کسبوکار پیدا میکنند.
برخی از مزایای تجاری هوش مصنوعی عبارتند از:
افزایش کارایی از طریق اتوماسیون فرآیند
بهبود سرعت یا ثبات خدمات
استفاده از بینش و شیوۀ تصمیمگیری مشتری برای کشف راههای جدید مارکتینگ و تبلیغات
کشف فرصتها برای محصولات و خدمات جدید
هوش مصنوعی میتواند تقریباً در هر استراتژی تجاری کاربرد داشته باشد. برای شروع کار با هوش مصنوعی، مهم است که ابتدا درک درستی از نحوۀ جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها در هوش مصنوعی پیدا کرد. با مطالعه روش شناسی هوش مصنوعی، بهتر میتوان تعیین کرد که هوش مصنوعی چگونه میتواند به یک بیزینس که دغدغۀ توسعه دارد، کمک کند. امروزه از این مدلها بیشتر در تولید محتوا با هوش مصنوعی استفاده میشود هم محتوای تصویری، هم محتوای صوتی و هم محتوای متنی.
انواع سایت های هوش مصنوعی
سایتهایی که توسط هوش مصنوعی کارهای مختلف انجام میدهند بسیار گسترده و متنوع میباشد ولی در این مقاله تنها ۵ مورد از آنها را معرفی کرده ایم که شامل:
chatgpt
شاید کمتر کسی وجود داشته باشد که با این سایت آشنایی نداشته باشد هوش مصنوعی که پاسخ هر سوال شما را خواهد داد برای شما متنهای قابل قبول و حرفهای مینویسد و میتوانید از آن برای هر چیزی از دریافت دستور غذای مورد علاقهتان تا نوشتن یک نامۀ اداری با لحن رسمی استفاده کنید. این هوش مصنوعی اکنون توسعۀ بیشتری پیدا کرده است و ورژن چهارم آن منتشر شده است.
Talk To Books
اگر شما از جملۀ افرادی هستید که برای دستیابی به پاسخ سوال خود دنبال منبع میگردید و ترجیح میدهید کتابهای مختلف را در یک موضوع خاص پیدا کنید این هوش مصنوعی مناسب شماست. میتوانید سوال خود را در با کسی که وجود دارد قرار دهید و منتظر باشید تا کتابهای مختلف در مورد موضوع خاص به شما معرفی شود.
FORMULA BOT
گوگل شیت یک ابزار پر کاربرد میباشد. از حسابرسی تا برنامهریزی کاری و شخصی را میتوان با آن انجام داد. اما گاهی نوشتن فرمولهای کابردی در آن کار سختی میشود. این بات هوش مصنوعی به شما کمک میکند تا هر فرمولی را در شیت خود استفاده نمایید.
lalal.ai
این سایت هوش مصنوعی میتواند به راحتی صدای خواننده از موسیقی جدا کند و حتی تغییرات دلخواه شما را نیز در موسیقی اضافه میکند. به طور کلی با استفاده از آن میتوان کارهای جالبی در حوزۀ موسیقی انجام داد.
Writesonic
یک ابزار مناسب برای تولید محتوای متنی و البته با پشتیبانی از زبان فارسی! با استفاده از این هوش مصنوعی میتوانید محتوای مورد نیاز خود را به زبان فارسی تولید نمایید.
doll-e
یکی دیگر از انواع هوش مصنوعی تولید شده توسط شرکت open AI، هوش مصنوعی dall e میباشد که میتواند متن و یا نوشتۀ شما را به تصویر تبدیل کند. کافی است در باکس جست و جوی آن تصویری که میخواهید را به صورت متن بنویسید تا آن را به زیباترین تصویر تبدیل کند.
google bard
گوگل بارد یا هوش مصنوعی گوگل نیز یکی از پرکاربردترین انواع هوش مصنوعی متنی میباشد که میتواند از نظر کیفیت محتوای خوبی به شما بدهد.
سید مهدیار موسوی تبار/پیام سهند