عدالت زیستمحیطی در آذربایجان شرقی؛ پرونده کاوه سودا مراغه را منصفانه بخوانیم
✍ مهران آشنا | پیام سهند
در هفتههای اخیر دوباره نام کاوهسودا مراغه در کانون بحثهای زیستمحیطی استان قرار گرفته است. برخی روایتها، این واحد را در جایگاه «مسئول اصلی» آلودگیهای منطقه مینشانند؛ اما دادههای در دسترس و مقایسه با سایر کانونهای آلاینده در استان، تصویر پیچیدهتری ارائه میکند. مدیرکل محیطزیست آذربایجان شرقی در روزهای اخیر تأکید کرده که میزان آلایندگی کاوهسودا در قیاس با معادن و صنایع فولادی استان «بسیار پایین» گزارش شده؛ نکتهای که اگرچه نافی مطالبهگری نیست، اما نسبتها را روشنتر میکند.
مطالعات دانشگاهی و گزارشهای مرجع کیفیت هوا نشان میدهد بخش عمده بار آلودگی هوای استان به منابع ثابت و متحرک در کلانشهر تبریز مربوط است: صنایع و کارخانجات، نیروگاهها، پالایشگاه/پتروشیمی و ناوگان حملونقل. روندهای بلندمدت نیز از ناکافی بودن سیاستهای کنترل آلودگی در تبریز طی سالهای گذشته حکایت دارد. بنابراین تمرکز افراطی بر یک واحد در مراغه، بدون دیدن سهم متکثر منابع در تبریز، تصویر را تحریف میکند.
بررسیهای میدانی و گزارشهای رسمی نشان میدهد که آلودگیهای اصلی استان عمدتاً ناشی از تمرکز صنایع سنگین و قدیمی در تبریز و اطراف آن است؛ صنایعی که سالهاست به دلیل فرسودگی تجهیزات، اثر مستقیم بر کیفیت هوا، منابع آب و خاک دارند. در حالیکه کاوه سودا مراغه در مقایسه با بسیاری از این واحدها، با استانداردهای جدیدتر تأسیس شده و طی سالهای اخیر، سرمایهگذاریهای قابل توجهی در بهبود سیستمهای فیلتراسیون و مدیریت پسماند انجام داده است.
نباید فراموش کرد که این کارخانه علاوه بر ایجاد اشتغال پایدار در منطقهای کمتر توسعهیافته، یکی از مهمترین تولیدکنندگان مواد اولیه برای صنایع مادر کشور است. تضعیف و یا انتقاد غیر منصفانه از آن به بهانه زیستمحیطی، بدون در نظر گرفتن کارنامه سایر صنایع و بدون توجه به راهکارهای فنی و اصلاحی، چیزی جز بیعدالتی صنعتی و رسانهای نخواهد بود.
اگر بناست از محیط زیست استان دفاع کنیم، باید با نگاهی جامع و منصفانه، همه واحدهای آلاینده را مورد بررسی قرار دهیم؛ نه اینکه تنها یک کارخانه در یک شهر کوچک، بهعنوان سیبل اصلی معرفی شود. آنچه مراغه و کل آذربایجان شرقی نیاز دارند، سیاست زیستمحیطی متوازن است: حمایت از تولید همراه با الزام به رعایت استانداردها.
کاوه سودا مراغه میتواند نمونهای موفق از صنعتی باشد که در کنار تولید، مسئولیت اجتماعی خود نسبت به محیط زیست را نیز جدی میگیرد؛ اگر اجازه دهیم که روایتها منصفانه و مبتنی بر داده باشند، نه بر پایه بزرگنمایی و فشارهای مقطعی.
نتیجهگیری منصفانه
کاوهسودا در مقایسهی دروناستانی، جزو آلایندههای پرریسک استان و صنایع سنگین نیست و طبق ارزیابی رسمی اخیر «آلایندگی بسیار پایینتری» دارد. این گزاره باید در هر قضاوت رسانهای منعکس شود.
اگر دغدغهی ما «عدالت زیستمحیطی» است، لنز مقایسه باید کل استان (بهویژه تبریز و منابع ثابت/متحرک) را پوشش دهد، نه صرفاً یک کارخانه در یک شهرستان.
تمرکز افراطی بر کاوه سودا مراغه و نادیده گرفتن صنایع بزرگتر و آلایندهتر استان، عدالت زیستمحیطی را مخدوش میکند. این کارخانه با وجود برخی چالشها، در مسیر اصلاحات و کاهش آلایندگی گام برداشته و میتواند الگویی برای صنایع دیگر باشد؛ به شرط آنکه سیاستگذاران و نهادهای نظارتی، با نگاه جامع و مسئولانه، همه واحدهای آلاینده را به یک میزان پاسخگو بدانند. حمایت منصفانه از کاوه سودا یعنی پافشاری بر توسعه صنعتی همراه با نظارت سختگیرانه، نه قربانیسازی یکسویه